یکی از سه کاشف پنی سیلین !
در سال ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۴ خورشیدی) رسانه های گروهی آن زمان بدون استثناء الکساندر فلمینگ، ارنست بوریس چاین، هاوارد والتر فلوری را به خاطر کار پزشکی فوق العاده ای که انجام داده بودند، ستودند. در این تاریخ جایزه ی نوبل ۱۹۴۵ به خاطر کشف پنی سیلین و تاثیر درمان بخش آن بر بسیاری از بیماری های عفونی به این سه پزشک و دانشمند بزرگ اهدا گردید. در این مقاله از راستینه ماجرای کشف پنی سیلین را می خوانید.
ماجرای کشف پنی سیلین
ماجرای پیدایش پنی سیلین در پاییز سال ۱۹۲۸ میلادی آغاز گردید. آن روز هوا بسیار رطوبتی بود. نم هوا آنچنان زیاد بود که برای اهالی لندن هم تحمل ناپذیر می نمود. در آزمایشگاه زیرزمین بیمارستان سنت مری تنها راه تهویه هوا پنجره نیمه بازی بود که از آن نه فقط هوا بلکه برگ های خشک و گرد و خاک هم وارد آزمایشگاه می شدند.
در این وضع الکساندر فلمینگ در حال نوشتن مقاله ای درباره ی چگونگی رفتار استافیلوکوک بود (استافیلوکوک: باسیل های کوچک موذی سرسختی است، که بیماری های گوناگون از کورک گرفته تا مسمومیت خونی پدید می آورند).
روزی یکی از دوستان دکتر فلمینگ در آزمایشگاه به دیدنش آمد. او در حالی که ظرف های کشت آلوده شده به کپک های هوازی را می شست با دوستش هم صحبت می کرد. این کپک ها، کشت های ظرف استافیلوکوک را به طور دائم ضایع می کردند. دکتر فلمینگ ابتدا زیاد کنجکاو نشد ولی هنگامی که یکی از ظروف را روی ظرفشویی قرار داد و شیر آب را باز کرد در همین موقع به طور تصادفی چشمش به ظرف افتاد و خیره ماند!
او با منظره ی بسیار عجیبی روبرو شده بود چون توده های باکتری در لبه ی خارجی آن هنوز در حال رویش بودند ولی در ناحیه ای که چسبیده به پیرامون کپک ها قرار داشت هیچگونه اثری از باسیل های استافیلوکوک دیده نمی شد.
بله، کپکی که از پنجره وارد شده بود، به عنوان پنی سیلیوم مورد بررسی قرار گرفت. دکتر الکساندر فلمینگ ماده ای را که از آن تراویده بود و استافیلوکوک ها را می کشت، پنی سیلین نامید. سپس توده ای از کپک ها را که به طور اتفاقی رشد کرده بودند به مدت پانزده روز جوشاند و پس از آنکه توانست مقدار کمی از آن را تولید کند، آن را وارد عمل نمود.
فلمینگ فکر کرد آیا پنی سیلین ماده ای خطرناک است؟ درواقع این پرسشی بسیار مهم بود چون بسیاری از مواد شیمیایی ضدعفونی کننده هم قادر بودند باکتری ها را در لوله ی آزمایش از بین ببرند ولی بدن انسان تحمل آن مواد را نداشت. فلمینگ بر روی دو خرگوش سالم پنی سیلین را آزمایش کرد و دریافت که حداقل این ماده برای خرگوش ها سمی نیست.
فلمینگ تلاش سختی را برای پرورش پنی سیلین آغاز کرد و هنگامی که به اندکی ماده ی ژله ای مانند دست یافت، با کنجکاوی و وسواس آن را در جایی ذخیره نمود. فلمینگ می گوید: تلاش هایی برای آزمایش های بالینی به عمل آوردیم، ولی نه زیاد. ما آن را روی چند مورد از عفونت های سینوسی کهنه آزمایش کردیم. نتیجه گزارش ها، مساعد بود ولی واقعه ی معجزه آسایی رخ نداده بود. هنگامی که به بیمارستان ها می رفتیم و از جراحان می پرسیدیم که آیا بعضی مواد عفونی دارند که بتوانیم روی آنها آزمایش کنیم، همه ی آنها به اتفاق می گفتند مطلقا چنین مواردی ندارند… .
سال ها گذشت و فلمینگ با علاقه بسیار برای گرفتن نتیجه قطعی، روی آن در آزمایشگاه بیمارستان سنت مری کار کرد و چون واکنش آن رضایت بخش نبود مقدار کمی از آن را در آزمایشگاهش نگاه داشت.
در سال ۱۹۳۵ میلادی تولید سولفامیدها تغییرات شگرفی در جهان پزشکی پدید آورد. دکتر فلمینگ در همان سال به یکی از دوستان خود گفته بود: من چیزی بهتر از سولفامیدها در دست دارم ولی به یک شیمیدان نیاز دارم تا بتواند این ماده را برایم تهیه کند.
دوست فلمینگ پرسیده بود که نام این ماده چیست ؟ دکتر فلمینگ پاسخ داده بود: اسمش را پنی سیلین گذاشته ام.
وارد صحنه شدن دو شیمیدان از آکسفورد
فلوری و چاین(Chain) روی ضد باکتری ها کار می کردند و بیش از صدها نشریه ی تحقیقاتی و مقالات پزشکی را مورد مطالعه قرار دادند تا سرانجام گزارش اولیه ی دکتر فلمینگ در مورد پنی سیلین را برگزیدند. آن ها پس از بررسی دقیق گزارش فلمینگ، به این نتیجه رسیدند که هیچگونه اغراقی در این ماده جدید وجود ندارد. دیری نپایید که شیمیدانی به نام هیتلی(Heatly) هم به آنها پیوست. این سه مرد سرانجام موفق شدند تا نخستین نمک پنی سیلین را در سال ۱۹۴۰ میلادی (که انگلستان زیر سنگین ترین حملات دشمن قرار داشت) تهیه کنند.
در پایان سال ۱۹۴۱ میلادی تمام پنی سیلینی که تهیه می شد تکافوی درمان فقط دو بیمار را می کرد و تنها راه چاره این بود که به مقیاس تُن تُن تهیه شود و نه قاشق قاشق! از سویی دیگر هیچ کس حاضر نمی شد که برای دارویی ناشناخته سرمایه گذاری انبوه کند. در آن زمان انگلستان چنان درگیر مشکلات ناشی از جنگ بود که مجالی برای به راه انداختن صنعتی جدید و آزمایش نشده را نمی یافت از این رو لازم بود تا کاشفان پنی سیلین برای تولید انبوه آن به جایی دیگر متوسل شوند .
کاشفان پنی سیلین در آمریکا
در سال ۱۹۴۱ میلادی بنیاد راکفلر، هاوارد فلوری و نورمن هیتلی را به ایالات متحده آمریکا دعوت کرد. آنها مقداری از کفک دکتر فلمینگ را در آزمایشگاه تحقیقاتی منطقه ی شمال بررسی کردند.
همیاری پزشکان و دست اندکاران داروسازی به تولید انبوه پنی سیلین انجامید. در پنج ماه نخستین از تولید تجارتی بالغ به ۰۰۰،۰۰۰، ۴۰۰ واحد از این ماده ی حیات بخش که به شدت جیره بندی شده بود، فراهم شد. به این ترتیب تحقیقاتی که توسط فلمینگ آغاز گردیده بود به همت فلوری، چاین و هیتلی به شهرت نشست و محصول تلاش هایشان، جان میلیون ها نفر را از مرگ حتمی نجات داد و البته هنوز هم به طور گسترده کاربرد درمانی دارد.
پس از پنی سیلین غول های دیگر درمانی هم کشف شدند و به جنگ میکروب ها و عفونت های گوناگون شتافتند. آنتی بیوتیک هایی که تاکنون به پنی سیلین افزوده شده اند، عبارتند از:
- اورومایسین (aureomycin)
- کلرومایسین
- ترامایسین
- نئومایسین (Neomycin)
- پلی میکسین و بسیاری آنتی بیوتیک های دیگر.
کشف پنی سیلین توسط دکتر فلمینگ یکی از نیک فرجام ترین تصادف های تاریخ بود که کفکی را برای نابود ساختن میکروب ها و عفونت ها به کار برد.
لویی پاستور( ۱۸۹۵-۱۸۳۲ ) شیمیدان معروف فرانسوی گفته است: شانس و تصادف تنها مغزهایی را یاری می دهند که از پیش آمادگی یافته باشند.
سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه
- کتابخانه راستینه
- The Cambridge Illustrated History of Medicine
منبع تصاویر
- yeniisfikirleri
- uploads.edubilla
- medicaldaily
- famousscientists
- nlm.nih.gov
- allnewspipeline
- sciencemuseum
- istockphoto
- verywell
نظرات کاربران