تاثیر سرطان بر اعصاب و روان!
با توجه به آسیب های آشکار و پنهان ابتلا به بیماری های صعب العلاج از جمله سرطان که متاسفانه شیوع آن رو به افزایش است و به خاطر درگیری تک تک اعضای خانواده با پیامدهای این بیماری، در این مجال تاثیر سرطان بر اعصاب و روان را بررسی خوهیم کرد . از همراهی شما با راستینه سپاسگزاریم.
تاثیر سرطان بر اعصاب و روان بیمار مبتلا و خانواده!
در این یادداشت می خواهیم به ۵ آسیب ابتلای یکی از همسران به سرطان و شوکی که به خانواده وارد می شود بپردازیم و تاکید کنیم که تنها راه رفع یا کاستن از این آسیب ها ، ایجاد انجمن هایی کارآمد است؛ انجمن هایی که پشتیبانی شوند و در آنها مشاوران، روانشناسان و مددکاران اجتماعی موظف باشند هفته ای یکی دو بار به این خانواده ها سر بزنند و در محیط خانواده به افراد در معرض آسیب مشاوره دهند. اگر برای راه اندازی این انجمن ها سرمایه گذاری شود ، با تحکیم روابط همسران و حمایت از بچه هایی که یکی از والدینشان به بیماری مبتلاست، می توان آنها را از آسیب هایی که عواقب آن گریبانگیر جامعه می شود، نجات داد و چند جانبه سود کرد.
مهم ترین آسیب هایی که این خانواده ها را تهدید می کند، عبارتند از:
وقتی خانواده با شوک ناشی از این خبر مواجه می شود، نوعی خفیف از اختلال پس از سانحه (PTSD) را تجربه می کند. گذراندن مراحل سخت و پشت هم انکار، خشم و احساسات ضد و نقیض ناشی از خشم و پذیرفتن واقعیت، استیصال و درماندگی و درنهایت افتادن در مسیر طولانی و فرسایشی درمان هایی که با توجه به پیشرفت بیماری سودمندی آن تعریف می شود، قابل وصف نیست. اگر در این خانواده بچه ها هم حضور داشته باشند، بار سنگین تری به فردی که همسرش درگیر بیماری است، وارد می شود و اولین آسیب، تلاش برای یافتن پناهگاه عاطفی است. اگر این پناهگاه عاطفی در بین اعضای خانواده نباشد یا با مشاوره صحيح و آموزش روش های خود آرام سازی مدیریت مشکل را به او نیاموزیم، بیشترین آسیب به بافت خانواده وارد می شود؛ یعنی امکان دارد فردی که همسرش با بیماری می جنگد جذب روابط بیرون از چارچوب خانواده شود.
آسیب به روابط زناشویی قطعا روابط عاطفی را در دراز مدت نابود می کند. اگر این افراد تحت حمایت خانواده و جامعه نباشند، با پروسه زمانبر و فرسایشی درمان سرطان که گاهی ۳-۲ سال طول می کشد، باید منتظر این آسیب بود. با آگاه کردن زوجها و دادن آموزش هایی مبنی بر اینکه کسب آرامش و تخلیه احساسات و عواطف فقط با رابطه زناشویی امکان پذیر نیست، می توان آنها را یاری کرد.
آسیب به روابط خانواده و اجتماعی برای بیمار و خانواده او مزید بر علت می شود تا با کاهش سطح انرژی روانی، نیازشان به حمایت جدی بیشتر شود. همه می دانیم به دلیل تضعیف سیستم ایمنی بیمار و درمان های خاص، توصیه پزشکان محدود کردن رفت و آمد و دید و بازدید است و این یعنی کمتر شدن روابط.
آسیب به بچه ها واقعا یک بحث جدی در این خانواده هاست. روزهای اول مواجهه با بیماری که خود همسران در مرحله خشم هستند، بسیار دیده شده که با هم دعوا می کنند، یکدیگر را مقصر می دانند و آنقدر کلنجار می روند تا بر مکانیسم انکار درونی خود غلبه کنند. بچه ها در این موارد بسیار آسیب می بینند؛ به خصوص اگر رفتار مناسبی با بچه نداشته باشند و مخفی کاری کنند. مواردی را دیده ام که بیشترین آسیب به نوجوان های این خانواده ها وارد شده و برای کاستن از فشار روانی، جذب افرادی در بیرون از خانه شده اند که با سوء استفاده از آنها آینده شان را تباه کرده اند. بچه های دبستانی هم اغلب با اضطراب، ضعف اعتماد به نفس، افت تحصیلی و محرومیت روابط خانوادگی و اجتماعی دست به گریبانند و نیازمند حمایت جدی هستند.
شاید بهتر بود مشکلات ناشی از مسائل مالی را به عنوان اولین آسیب مطرح کنم اما حس می کنم درمان های گران قیمت سرطان، پروسه انجام کارهای تشخیصی گران قیمت و قطع منبع درآمد خانواده (در مواردی که فرد بیمار نان آور خانه بوده) می تواند زمینه ساز و تشدید کننده آسیب های دیگر هم باشد. این مشکل هم فقط با حمایت خانواده و دولت قابل حل است.
مقاله مرتبط : چقدر احتمال دارد سرطان بگیریم؟
- کتابخانه راستینه
منبع تصاویر
- askaboutalcohol
- petcemeterydfw
- rd
نظرات کاربران