ویژگی های ارتباط بد کدامند ؟

شاید پس از عملکرد ضعیف در برخورد با دوست صمیمی یا همسر خود، به این نتیجه برسید که از عادات ارتباطی بدی رنج می برید . این عادات می تواند از شدت ناراحتی های شما در برخورد با اشخاص بکاهد . مجله سلامتی راستینه، ۱۵ مورد از ویژگیهای ارتباط بد را بررسی خواهد کرد.

مهمترین ویژگی های ارتباط بد کدامند ؟

حقیت : اصرار می کنید که حق با شماست و طرف دیگر اشتباه می کند.

سرزنش: تقصیر را به گردن طرف مقابل میاندازید.
شهادت: مدعی هستید که یک قربانی بی گناهید.
تحقیر: طرف مقابل را به صرف اینکه مطابق میل شما کار نمیکند سرزنش میکنید.
توقع: بی آنکه خواسته خویش را مطرح کنید خود را شایسته برخورد بهتر می دانید.
درماندگی: تسلیم می شوید و روزنه امیدی نمی بینید.
انکار: عصبی بودن، رنجیده بودن و اندوه خود را انکار می کنید و حال آنکه وضع ظاهر شما درست خلاف آنرا نشان می دهد.
پرخاشگری انفعالی: یا حرفی نمی زنید یا لحن طنز و تمسخر دارید. درب اتاق را به هم میکوبید و خارج می شوید.
سرزنش خویشتن: به جای برخورد با مسئله، طوری رفتار میکنید که انگار آدم بد وحشتناکی هستید.
کمک کردن: به جای توجه به افسردگی، رنجش یا خشم طرف مقابل می خواهید با حل مسئله به او کمک کنید.
طعنه: کلمات یا لحن صدای شما از خصومت با تنش حکایت دارند که نمی خواهید آن را آشکارا بازگو کنید.
قربانی کردن دیگران: معتقدید که گرفتاری از ناحیه طرف مقابل شماست و تقصیری متوجه شما نیست.
حالت تدافعی: هرگونه تقصیر خود را کتمان می کنید و مدعی می شود که کار شما بی اشکال است.
پاتك: به جای تصدیق احساسات طرف مقابل، جواب انتقاد او را با انتقاد می دهید.
رد گم کردن: به جای توجه به مسئله از بی عدالتی های گذشته حرف میزنید.

زندگی مثبت

پس از مرور مهمترین ویژگیهای ارتباط بد در برخورد با شریک جنسی ، اکنون راجع به زندگی مثبت ، صحبت خواهیم نمود . از اینکه با مجله سلامتی راستینه همراهید سپاسگزاریم .
زندگی مثبت زندگی ای همراه با شادکامی است . تصور نمی کنم تعریف ثابتی را بتوان برای زندگی مثبت در نظر گرفت، به شکلی که برای همه آدمها صادق باشد، چرا که خصوصیات و سرشت افراد با هم بسیار متفاوت است و نمی توان انتظار داشت که یک شرایط تعیین شده و ثابت برای همه مناسب باشد و باعث داشتن زندگی مثبت شود. مثلا برخی از ما هیجان و تازگی را دوست داریم و از یکنواختی بیزاریم ولی در مقابل برخی دیگر از تحول و تغییر نگران می شویم و یک زندگی آرام را ترجیح می دهیم. از طرف دیگر، ممکن است بسیار محافظه کار باشیم یا بسیار خطرپذیر، بنابراین یک نسخه از زندگی برای همه مناسب نیست و هر کسی با توجه به سرشت خود می تواند و باید شرایط زندگی اش را به شکلی که با سرشتش سازگار است، سامان دهد.

سخن پایانی

البته نیاز های پایه ما ، مثل نیاز به خواب و خوراک، سرپناه، سلامت و امنیت در همه یکسان است و از حقوق اولیه با شرایط اولیه زندگی هر انسانی است اما آنچه زندگی را از این سطح آغازین یا حیوانی بالاتر می برد، نیاز هایی است که به طور معمول در رابطه با دیگران معنا می یابد و سطح بالاتری از خواسته های ما را برآورده می کند؛ نیاز به عشق، احساس تعلق و احترام متقابل که با توجه به ماهیت اجتماعی شان باید شیوه برآوردن آنها را آموخت.
این نیازها خود را در زندگی اجتماعی روزمره ما و در زمینه هایی چون ازدواج، بهترین زمان برای فرزند آوری و فرزندپروری، تعامل با دیگران و ارتباطات شغلی بروز می دهند. تمام این موارد نیازمند مهارتهایی هستند که به طور ذاتی در انسان وجود ندارند و باید آموخته شوند، چه از طریق مشاهده در خانواده و رسانه ها، چه از طریق مطالعه و شرکت در دوره های آموزشی، سطح دیگری از نیاز هم وجود دارد؛ نیاز به خلاقیت، خودشکوفایی و نیازهای معنوی و احساس تعلق به پروردگار و هستی که عالی ترین سطح نیازهای انسانی است. شادکامی احساسی است که برخاسته از برآورده شدن مناسب سطوح مختلف این نیازهاست. پس شاید زندگی مثبت را بتوان زندگی ای همراه با شادکامی دانست .

مقاله مرتبط : توصیه هایی به همسران