دلایل خیانت چیست؟ زندگی پس از خیانت
خیانت به هر نوع رابطه ی کلامی، عاطفی و جنسی پنهانی بدون اطلاع همسر اطلاق می شود که با فردی دیگر همجنس/غیر همجنس برقرار می شود. این روزها کمتر کسی را می بینم که از خیانت زناشویی صحبت نکند. هرچند ممکن است این موضوع برای خانواده ی ما اتفاق نیفتاده باشد ، اما کمابیش در میان دوستان و همکاران افرادی را می بینیم که خیانت کرده یا خیانت دیده اند.
هنوز برای روانشناسان و جامعه شناسان کاملاً مشخص نیست که آیا تعداد افراد خیانت کننده درجامعه بیشتر شده است یا تعداد افرادی که خیانت خود را آشکار می سازند افزایش یافته است.اما موضوعی که برای متخصصان واضح است این است که خیانت روند رو به رشدی در جامعه خواهد داشت.
دلایل خیانت کدامند؟
- ازدواج اجباری شاید مهم ترین موضوعی است که در اغلب زوج هایی که دچار خیانت شده اند ، دیده ام.گاهی این افراد با تهدید والدین خود مجبور به ازدواج شده اند و گاهی نیز خود را مجبور به ازدواج کردند.« دوست دختر/دوست پسر قبلی ام که مرا رها کرد تصمیم گرفتم ازدواج کنم تا از او انتقام بگیرم»، «مادرم مریض بود و خیلی دلش می خواست قبل از مرگش ازدواج مرا ببیند ، به همین دلیل با اولین فردی که خانواده ام پیشنهاد کردند ازدواج کردم»،«پدرم گفت اگر با پسر عمویت ازدواج نکنی، اجازه نمی دهم با مرد دیگری وصلت کنی»… .هر چند ممکن است بعضی از افرادی که خیانت می کنند ازدواجی آگاهانه و عاشقانه نیز داشته باشند اما اغلب آن ها ازدواجی اجباری داشته اند.
- بسیاری از زوج های دچار خیانت ، از زندگی بسیار خوب خود قبل از خیانت می گویند، اما بعد از گذشت چند جلسه مشاوره مشخص می شود که نه تنها زندگی خوبی نداشته اند بلکه این زندگی سرشار آشفتگی ها و چالش های حل نشده بوده است که زن و شوهر آن ها را بدون حل باقی گذاشته اند. من به همه ی زوج ها توصیه می کنم مشکلات خود را حل کرده و سعی نکنند آن ها را فراموش کنند. اگر با همسر خود بر سر موضوع کوچکی اختلاف دارید به شیوه ای مسالمت آمیز بدون اطلاع دیگران به حل آن مشکل بپردازید. مشکلات حل نشده تبدیل به اختلاف می شوند، اختلافات شکل پیچیده به خود می گیرند و باعث دور شدن زن و شوهر از یکدیگر می شوند.وقتی بین زوج فاصله بیفتند ،نفر سوم به راحتی می تواند وارد رابطه ی آن ها شود.
- وقتی با مردانی که به همسران خود خیانت کرده اند صحبت می کنم ، بیشتر آن ها از یک موضوع شکایت دارند :«در رابطه با همسرم احساس قدرت نداشتم». اغلب آن ها از اینکه دائماً با مرد یا مردان دیگری مقایسه شده اند می گویند، بسیاری از آن ها از نیازهای بیش از حد همسرانشان گله دارند :«هر اندازه تلاش می کردم باز هم نمی توانستم برای تأمین همسرم پول کافی تهیه کنم،نیازهایش همیشه بیشتر از توان من بود ». توصیه من به خانم ها این است که اجازه دهید همسرتان تصمیم گیرنده ی نهایی باشد.به همسرتان امر و نهی نکنید و نیازهایتان را با توان او هماهنگ نمایید . مثلاً اگر مردی در ماه یک میلیون تومان درآمد دارد و مجبور است نیمی از آن را صرف اجاره و پرداخت قبوض کند ، خریدن یک مانتوی ۶۰۰ هزار تومانی خیلی منصفانه نیست.
- وقتی با زنانی که به همسر خود خیانت کرده اند صحبت می کنم اغلب آن ها می گویند :«همسرم هیچ وقت مرا نمی دید» . توصیه ی من به آقایان این است، همانطور که مدل جدید موهای کریستیانو رونالدو یا تغییرات مدل جدید یک خودرو خاص را می بینید ، به تغییرات ظاهری همسرتان نیز توجه کنید و از تغییرات مثبت تشکر نمایید.اغلب زنانی که به همسران خود خیانت می کنند از محبت کلامی و نوازش همسر خود محروم شده اند.
- یکی از پیش بینی کننده های خیانت سابقه ی روابط متعدد و بی تعهد قبل از ازدواج است.من از افرادی که برای مشاوره ی ازدواج نزد من می آیند این سوال را می پرسم :« تا حالا چند تا دوست دختر/دوست پسر داشتی و رابطه ات با هر کدام چند وقت طول کشید؟» افرادی که روابط دوستی متعدد دارند برای ازدواج افراد مناسبی نیستند چون اغلب نمی توانند یک رابطه ی طولانی مدت و متعهدانه را با یک نفر ادامه دهند.
- گاهی مشکلات شخصیتی و روانشناختی فرد خیانت کننده موجب بروز خیانت می شود.مثلاً در بعضی بیماری های روانپزشکی ، بیمار در شرایطی قرار می گیرد که نمی تواند خود را کنترل کند، در مدت کوتاهی – تقریباً یک هفته – از نظر جنسی بسیار فعال می شود و ممکن است با هر فردی رابطه جنسی برقرار کند. در چنین شرایطی لازم است حتماً با یک روان شناس یا روان پزشک مشورت کنید.
زندگی پس از برملا شدن خیانت چگونه خواهد بود ؟
پس از برملا شدن خیانت اغلب اتفاقات وحشتناکی هم برای فرد خیانت کننده و هم برای فرد خیانت دیده می افتد.فرد خیانت دیده ، ملغمه ای از هیجانات خشم،غم،ترس، ناامیدی و سوگواری را تجربه می کند و ممکن است حتی دچار افسردگی شود. وی فردیت و هویت خود را از دست داده است و به سختی می تواند به آینده ی زندگی خود بیاندیشد.
فرد خیانت کننده نیز اغلب با هیجانات پیچیده ای دست و پنجه نرم می کند .ممکن است وی آسیب جسمانی دیده باشد، از جانب همسر تهدید به ترک یا مرگ شده باشد، آشنایان و دوستان او را رها کرده باشند و بسیاری اتفاقات ناگوار دیگر.افراد پس از برملا شدن خیانت مرحله ی بسیار سختی پیش رو دارند.
مرز های زندگی از بین میرود، کسانی که تاکنون اجازه ی دخالت در زندگی زوج را نداشتند، در مسائل مختلف اظهار نظر می کنند، خانواده های زن و شوهر اقدام به رفتارهای بعضاً خطرناک کرده و ممکن است به زوج بیشتر آسیب برسانند.
آیا در زندگی خود دچار خیانت شده اید ؟ راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند
- تا حد امکان اجازه ندهید دیگران از این موضوع با خبر شوند.این دیگران شامل خانواده های دو طرف، فرزندان و دوستان و آشنایان شما می شود.
- در اسرع وقت نزد یک روانشناس یا خانواده درمانگر معتبر بروید.روانشناسان دوره دیده، آموزش های جامعی در مورد برطرف کردن مشکلات زوجین دیده اند و می توانند به هر دو نفر کمک کنند تا تصمیم عاقلانه ای برای زندگی خود بگیرند.
- گرفتن وکیل را به تاخیر بیاندازید.به دلیل اینکه در دوران پس از خیانت افراد سطح هیجانی بالایی را تجربه می کنند ، تصمیم گیری در مورد اینکه به زندگی خود ادامه دهند یا نه ، می تواند بسیار سخت باشد.وکیل می تواند شما را ناخواسته ترغیب به طلاق کند امری که ما آن را توصیه نمی کنیم.
- اگر خیانت از نوع خیانت جنسی است ، در اسرع وقت با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات پزشکی از سلامت خود آگاه شوید .
- صبور باشید و از دستورالعمل های روانشناس پیروی کنید.
- پس از آنکه دوره ی درمان خیانت نزد روانشناس پایان یافت می توانید در مورد اینکه تمایل دارید در این رابطه بمانید و یا این رابطه را ترک کنید ، به طور آگاهانه تصمیم گیری نمایید.در صورتی که تصمیم گرفتید از همسر خود جدا شوید می توانید با مراجعه به وکیل مسائل حقوقی خود را مطرح و پیگیری نمایید.
سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه
سلام . من خودم قربانی خیانت هستم همسرم بهم ۳ سال داشته خیانت میکرده و من تازه متوجه شدم . خودم خیلی توی سایتای مختلف درباره خیانت مطلب میخوندم تا اینکه توی فیلیا خوندم خوندم اصلی ترین دلیلش نیاز جنسی هست با اینکه خیلی از اوایلی که این موضوع رو فهمیدم آروم تر شدم و خودم رو هم تا حدودی مقصر میدونم توی این اتفاق ولی هنوزم نمیتونم ببخشمش
مررسی عالییی بود..منم مشکل بی مهری شوهرم هستم از لحاظ عاطفی خیلی بش نیاز دارم ولی انگار ی سنگ بی روحه
هانای عزیز:
این موضوع که شما اون اندازه که نیاز دارید از همسرتون توجه و محبت ریافت نمی کنید خیلی سخته.
راهکارهای زیادی برای بر طرف کردن این موضوع وجود داره.
فراموش نکنید که اگر همسرتون به شما محبت نمیکنه٬ شما نباید از حق طبیعی خودتون بعنوان یک انسان که نیاز به محبت کردن و مجبت دیدن داره بگذرید.
پیشنهاد میکنیم شما به ایشون مجبت کنید و حداقل بخشی از نیاز خودتون به محبت رو از این طریق برطرف نمایید.
خیلی وقت ها آدم های اطراف ما بلد نیستند محبت کنند و ما نباید این رو به حساب بی مهری اون ها بگذاریم.
در صورتی که نیاز به راهنمایی بیشتری داشتید٬ متخصصان راستینه پاسخگوی سوالات شما هستند.