سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه

عقده مردانگی در زنان

در این مقاله منظور این است که اندکی درباره زنان مرد صفت که باصطلاح روانکاوی عقده مردانگی دارند، بحث شود. زنان به یک نوع نیستند ولیکن نوعی از زنان که رفتاری مردانه دارند، بسیار جالبند و در زندگی روزمره نیز گاهگاهی با آنان روبرو می شویم. از همراهی شما با راستینه سپاسگزاریم .

پسر بچه پرخاشگر

اطلاعاتی درباره عقده مردانگی در زنان

تفاوت بین رفتار دختر و پسر از کودکی شروع می شود. وظیفه پسر این است که از پرخاشگری خود بکاهد و جمله تمایلات پرخاشگرانه خود را در اختیار من و امر سازگاری خود با واقعیت بگذارد. بالاخره در بحبوحه بی نظمی ها و خلجان های مربوط به رشد، موفق می شود فعالیت طبیعی و سالم خود را در دنیای خارج به صحنه ظهور و بروز برساند.
و البته اطرافیان نیز با اقدامات تزیینی خود او را در این راه یاری می دهند بطوری که پسربچه سرانجام وارد دنیای خارج می شود و پرخاشگری خود را متوجه آن می سازد.
عین همین کوشش برای رسیدن بدنیای خارج و فعالیت در آن ، در مورد دختران نیز صادق است. لیکن آداب و رسوم اجتماعی و نحوه تربیت اطرافیان بنحوی است که مانع بروز پرخاشگری دختران چه در خانه و چه در خارج از خانه می شود.
ناگفته پیداست که وضع جسمانی دختران نیز به این امر کمک می کند. لیکن با همه اینها بخشی از جنبه های پرخاشگرانه زنان همچنان با وجود ممانعت های روانی – اجتماعی در آنها باقی می ماند.
در اینجا دو حالت پیش می آید؛ یا آنکه این پرخاشگری با قسمت های زنانه شخصیت زن هماهنگ و همسان می شود و یا اینکه میان این دو قسمت کشمکش در می گیرد. در اینصورت اخیر است که موضوع عقده مردانگی مطرح خواهد شد.

اکنون یکایک احوال دوگانه مزبور را در مجله راستینه شرح می دهیم.

نیاز رو به تزاید دائمی که دختران و پسران برای تسلط بر واقعیت در خود احساس می کنند سبب می شود که آنها از مادر روی گردانده، متوجه پدر شوند.

مادر در نظر دختران مظهر و نمونه تمایلات فعالانه و پرخاشگرانه مخصوص دوران مادری و بچه دار شدن است. یکی شدن با مادر و یا تقلید از او، بویژه در بازیهای دختران بخوبی نمایان است. روابط دختران یا برادران و خواهران کوچکتر و یا حیوانات و عروسكها و غیره نیز نشان می دهد که آنها خود را بجای مادر فعال و پرخاشگر خود می گذارند. به هر تقدیر این فعالیت و پرخاشگری که به تقلید از مادر در دختران پدید می آید گاه آن چنان در طبیعت و شخصیت آنان ریشه می دواند که یکی از خصایص زنانه آینده شان می شود و در دوران بلوغ بر شدت و حدت آن افزون می گردد و این نشانه آن است که غریزه مادری در آنها در حال بیدار شدن است و بهرحال از فعالیت و پرخاشگری مزبور باید در آینده برای تربیت فرزند استفاده کنند.

چنین دخترانی در صورتی که در شرایط فرهنگی و اجتماعی مساعدی پرورش یابند، سرانجام بصورت مادرانی سلطه طلب درخواهند آمد.

 

مادرسالاری

این زنان درست است که خیلی فعال و باصطلاح روانی پرخاشگراند ولیکن قصدشان چشم و هم چشمی با مردان و یا دخالت در امور فکری نیست و به این قناعت می کنند که در خانواده خود به سبک مادرسالاری حکومت کنند.

زنان مزبورگاه دارای فرزند متعدد می شوند و یا اگر خود فرزند نیاورند به تأسیس اندرزگاهها و از این قبیل می پردازند و پایبند امور مذهبی شده و بزیارت بقاع متبرکه علاقه وافری نشان می دهند. این افراد به امور فرهنگی علاقمند می شوند و در خانه خود نیز نه اینکه خودشان به همه امور می رسند بلکه به افراد خانواده فرمان می دهند.

یکی از دانشمندان در کتابی که تحت عنوان حق مادری و مذاهب قدیمی نوشته است، وقتی که از نقش زنان در نخستین سالهای حیات بشری صحبت می کند، منظورش همین نوع زنان می باشد. چنین افرادی امروزه در همه کشورها دیده می شوند.

این افراد دارای همان خصیصه مادری که حکایت از یک معنای عمیق روانی می کند، می باشند. در حقیقت وجود آنها نشان دهنده این موضوع است که اگر در طی تاریخ بشریت انواع و اقسام شکل زندگی و سازمانهای اجتماعی دستخوش دگرگونی شده و مذاهب و کمال مطلوب و ارزش ها تغییر کرده اند، پاره ای از ویژگی های روانی فرد، علیرغم همه اینها، در طی قرون متمادی، همچنان پایدار و ثابت مانده اند.

این مختصری بود درباره روان شناسی زنان فعال و پرخاشگری که خصیصه مادری در آنها قوی است و به اصطلاح پرخاشگری آن در خدمت غریزه مادری آنان قرار می گیرد.

زن که طبعا عفیف تر از مرد است، حتی در دوره حکومت و استیلای خود تمایلی از خود نشان می دهد، مبنی بر این که انگیزه احساس ضعف خود مرد را بمدد ارزش های اخلاقی و نفوذهای مذهبی زیر سیطره خود در آورد.

زنان تسلط طلب بدون آنکه از هدف های خود خبری داشته باشند، غالبا مایلند که مرد را تضعیف کرده او را برده خویش سازند. این به تصادف نیست که شوهران این دسته از زنان هرچند که ظاهر جامعه مردسالاری دارند و در آن زندگی می کنند و از جمله حقوق و وظایف پدری بهره مندند، می بینید که ریاست خانواده را زنان آنها دارند و نه آنها.

و تصادفی نیست که پسران چنین زنانی چون مادر فعالیت و پرخاشگری خود را محترم می شمارند و او را تحسین می کنند و طرز تفکری عالی او را می پذیرند مفعول صفت و زن مآب و بشدت تحت قیومیت او در می آیند. ظاهرا پرخاشگری یک زن وقتی که از حد گذشت با قوایی توأم می شود که مانع فعالیت و عرض اندام اشخاص پیرامون او می گردد و در نتیجه بویژه برای عناصر ذکور خانواده خطرناک می شود. بطور کلی بنظر می رسد که فعالیت زنان در قالب فعالیت مادرانه زنان زن صفت وقتی که از حد بگذرد به ترک تجارب شهوی و یا از دست دادن استعداد درک آنها، منجر می شود. این است که جنبه شهوی زنان پرخاشگر مادر مآب غالبا در تأثیر روش فعالانه آنها تقلیل می یابد، اما با همه این نکات در این مورد هم باید مثل موارد دیگر از اقدام به تعمیم خودداری کرد.

 

عقده مردانگی در زنان

روان شناسی نوع دوم زنان پرخاشگر فعال:

این دسته از زنان برخلاف دسته اول با پدر خود یکی می شوند و از او تقلید می کنند. در این انطباق زن نقش شهوی زنانه اش را پشت گوش می اندازد و جای آن را به چیزهای دیگر می دهد و آن وقت از اینکه مرد نیست، احساس خواری و کوچکی نمی کند. در این مورد مهم، زن بودن در معرض خطر قرار می گیرد و گاهی نیز موجب می شود که زن به خود آزاری عادت کند و بکلی از هرگونه فعالیتی باز بماند.

یکی شدن یا تقلید از پدر که در دوران بلوغ بویژه اتفاق می افتد، هیچ بعید نیست زن را در معرض اختلالات روانی قرار دهد.

مثلا طنازی یک رفتار شهوی و در عین حال پرخاشگرانه ای است که خاص زن است ولیکن در بعضی از زنان طنازی کاملا جنبه پرخاشگرانه و سلطه طلبی مرضی دارد و هدف از آن ممکن است این باشد که از این طریق بخواهند روی امیال غریزی عميق زنانه خود سرپوش بگذارند.

البته زنان مزبور امیال زنانه خود را سرکوب می کنند زیرا آن را مخل شخصیت خود در اجتماع احساس می نمایند. بدبختانه چیزی که سرکوب می شود، از جای دیگر سر در می آورد.

 

اپرای بیزه

مثلا كارمن شخصیت معروف اپرای بیزه در این موارد مثال خوبی است. کارمن مظهر زنی است که دلربایی و طنازی زنانه و خود آگاهانه بی پایانی دارد و از این قدرت به منظور هدفی که بطور سبعانه ای جنبه سادیستی (غیر آزادانه) دارد، دل از مردان می رباید.

با این همه از دیدن سبعیت او به خشم نمی آییم زیرا پرخاشگری و سادیسم او بیشتر متوجه خویشتن است. کاراکتر کارمن در اپرای بیزه ، در واقع به مدد رنج دادن مردان بخود آسیب می رساند.

کارمن مثل کودکی که دوست دارد با مگس بازی کند و دست آخر نیز بال و پرش را بکند، با مردان ضعیف بازی می کرد ولیکن در این میانه نقش مگس را قلب او ایفا می کرد. چه در وهله آخر این قلب او بود که پس از نابودی معشوق مجروح می گشت.

بسیاری از زنان، زنان زن صفت، از سرنوشت کارمن متأثر می شوند و غالبا در سالن اپرا هق هق کنان اعتراف می کنند که به او شباهت دارند، البته این شباهت به مناسبت قدرت طنازی کارمن نیست بلکه خود آزاری کارمن است که میان او و زنان زن صفت مشترک است.

در محافل مترقی ظاهرا مثل این است که شرم زنان در زمینه جنسی به کلی از مد افتاده است. زیرا امروزه دیگر این زنانند که باید معشوقشان را انتخاب کنند و ابتکار روابط عاشقانه را در دست داشته باشند. چنین رفتاری مانع قوانین روانی و زیستی است و کسانی که آن را مظهر یک قسم تكامل مترقی اجتماعی می پندارند، سخت در اشتباهند و برخلاف آنچه خیال می کنند چنین رفتاری به معنای «آزاد شدن» زنان از قید یک آفت اجتماعی که آنها را بشرم محکوم می کند، نمی باشد.

به مدد و تحقیقات روان شناختی آشکار شده است که پدیده معکوس شدن نقش زن و مرد در پاره ای از اجتماعات «پیشرو» عموما معلول خلجان های مربوط است. زنان پرخاشگر از پرخاشگری خود بعنوان وسیله دفاعی در برابر ترس از شرم و تسلط مرد استفاده می کنند. همانطوری که کارمن در برابر وحشتی که از خود آزاری عارض می شود به پرخاشگری و خشونت و سادیسم «غیرآزاری» متوسل می گردد و مردان نیز ماهرانه از زیر بار مسئولیت و تکاپویی که برای فعالانه و پرخاشگرانه زنان لازم است، شانه خالی می کنند و خلاصه اینکه، پیشرفت ظاهری هنری در واقع نقابی است که روی اختلالات روانی دوجنس مخالف زن و مرد کشیده می شود.

چنانکه در بالا گفتم، در بعضی از زنان نیروهای فعالانه و پرخاشگرانه (مردانه) علیرغم دخالت سدها و موانع تربیتی، اجتماعی و فرهنگی، باز در بعضی از شرایط خودنمایی می کنند.

این امر نشانه آن است که این پرخاشگری ریشه مردانه و غیرزنانه دارد. ناگفته نباید گذاشت که دو جنس نر و ماده قبل از آنکه کاملا از هم متمایز گردند در یک وضع دوجنسی قرار داشتند بطوری که آثار مرحله دوجنسی مزبور بعدها بطور آشکار در هر دو جنس دیده می شود، از روانکاوی چنین نتیجه گرفته شده است که در این میان نقش، یک ماجرای روانی محض است.

اینجاست که باید موضوع عقده مردانگی را شکافته و تجزیه و تحلیل نمود. از نظر ما عقده مردانگی در زنان، بصورت تمایل شدید به فعالیت و به پرخاشگری جلوه گر می شود و در نتیجه چنین زنانی با اطرافیان خود مثل شوهر، فرزند و غیره اختلاف پیدا می کنند. بویژه میان دو قسمت وجود آنها یعنی میان خصایص زنانه از یکطرف و خصایص مردانه از طرف دیگر کشمکش درمی گیرد و این کشمکش در انواع زنان یکسان نیست. یکی از اشکال آن این است که چنین زنی بکلی با هر آنچه زنانه است مخالف و دشمن می شود و جلو خودنمایی تمایلات زنانه خود را می گیرد.

مثلا از لحاظ عادت ماهانه و یا حاملگی و وضع حمل و غیره دچار گرفتاریهایی می گردد و گاه نیز ترس از زن بودن و تمایلات مردانه و مذكر مآبانه را در پاره ای از زنان رشد می دهد و همین تمایلات براختلالات روانی آنان دامن می زند. این ترس بویژه متوجه اعمال تولید مثل می شود و عقده مردانگی مخصوصا در زنانی که بنحوی از انحاء دچار اختلالاتی از لحاظ تولید مثل هستند، اوج می گیرد.

زمانی که بخواهیم چنین زنانی را درمان کنیم باید متوجه این نکته باشیم که عقده مردانگی در این زنان در حقیقت نه تنها مظهر و علامت اعتراض آنها برضد اعمال زنانه است، بلکه نشان دهنده ترسی است که این دسته از زنان از اعمال مزبور نظیر عادت ماهانه ، زاییدن و از این قبیل دارند.

جنبه دیگر کشمکش بین حالات مردانه و زنانه در این است که علاقه آنها متوجه هدف هایی شده است که برای رسیدن به آن، داشتن صفات زنانه کاذب لازم است.

اینجاست که زن از زن بودن خود احساس خواری و کوچکی می کند و چنین می پندارد که عناصر سازنده شخصیتش مانع رسیدن او به هدفهایش است.

 

عقده مردانگی در زنان

در این زنان عقده مردانگی دور نیست بصورت یک قسم افسردگی بیمارگونه درآید و زن احساس کند که ناتوان است و محکوم می باشد به اینکه هیچگاه توفیقی بدست نیاورد. گاه نیز ممکن است که میان حالات زنانه و مردانه از زنان مصالحه و سازش پیش آید. اما این موضوع گاهی به ضرر ارزش های زنانه تمام می شود و یا بصورت کشمکش های دایم با آن تحقق می یابد. ساده ترین شاهد مثال این امر، همانا مادری است که بوقت توفیق در فعالیت های اداری و اجتماعی و یا بهنگام ارضای جاه طلبی های خود عوض آنکه احساس خوشبختی کند، دچار احساس گناه در قبال بچه های خویش می شود.

همچنین زنانی را سراغ داریم که لاينقطع میان دو نوع وظیفه در نوسانند که عبارتند از یکطرف وظایف زناشویی و مادر و فرزند و از طرف دیگر وظایف حرفه ای و اداری و از این قبیل ، نتیجه آنکه در هیچکدام از آنها به رضایت خاطر و خوشبختی نمی رسند.

کشمکش موجود میان این دو نوع وظیفه معمولا از فرافکنی یا نسبت دادن یک کشمکش عمیق درونی عالم واقع خارجی سرچشمه می گیرد.

زن پرخاشگر مرد مآب در حقیقت نیروهای روانی را که طبعا می بایستی صرف اشخاصی که در اطرافش هستند و بویژه فرزندانش بنماید، صرف هدف های ثانوی و حرفه ای اش می کند و در عوض قادر نخواهد بود همه نیروهای روانی خود را در راه رسیدن به هدف های حرفه ای بکار برد. چون با توجه به این موضوع که یک نفر زن است از لحاظ عواطف آن را در روابط مستقیم تر و نزدیك تری صرف کرده است. پرداختن زنان به امور فکری که بیشتر به مردان تعلق دارد، عموما با از دست دادن زیباترین صفات زنانه در آنها همراه است. اینکار شیر حیات عاطفی آنها را می مکد و آن را در مجموع و یا از لحاظ صفات خاص زنانه فقیرانه و ناچیز می شمارد.

زیرا هر آنچه که به تحقیق و تفكر و کسب معلومات مربوط است و هر نوع جاه طلبی فرهنگی انسانی که مستلزم اعمال روش کاملا عینی باشد، جز در موارد بسیار نادر در قلمرو فکری مرد و قدرت فکری اوست و زنان بندرت قادرند در این قلمرو با مردان چشم و هم چشمی کنند. جمله مشاهدات بالاخره این موضوع را تأیید می کند که متفکر زنی است که خصیصه مردانه پیدا کرده است و در عوض معرفت اشتراکی پرتحرک در شخصیت و روح او جان خود را به یک قسم تعقل سرد و بیحاصل داده است.

 

سخن پایانی درباره عقده مردانگی در زنان

در پایان، این مقاله را با شعری که از گوته اقتباس شده است، زینت می دهیم :

از من بشنوید، کسی که ادای تعقل را در می آورد، مثل حیوانی است که روی زمین خشک و بی آب و علفی سرگردان است و زیر تأثیر نیروی شیطانی، مرتع سبز و خرمی را که در دو قدمیش هست، نمی بیند.
مرتع سبز در واقع مظهر عواطف زنانه و زمین خشک و بی آب و علف نشانه تفکر و تعقل جدیست که پاره ای از زنان زیر فشار عقده مردانگی بدان می پردازند.

 

 

منابع

  • کتابخانه راستینه

منبع تصاویر 

  • life.pravda
  • independent
  • bilety-teatr
  • plasticsurgery
  • colunaitalo

 

خواندن مطالب زیر به شما پیشنهاد می شود

بارداری

آزمایش‌ بارداری HCG

آنچه باید در مورد آزمایش‌ بارداری HCG بدانیم

اطلاعات دارویی

اطلاعات مهم درباره فلوکستین

از فلوکستین بیشتر بدانید

سلامت روان

سالمندان زودرنج

زودرنجی و رفتارهای کودکانه ی سالمندان

رانینگ تایتل

بی‌خوابی

۵ مشکل سلامتی که باعث بی‌خوابی می‌شود!

اعتیاد به سیگار و مواد مخدر

عوامل خطرساز اعتياد!

سلامت زنان

اصلاح موهای شرمگاهی

بهترین اصلاح موهای شرمگاهی

اطلاعات پزشکی

فتق

فتق چیست؟ علائم، تشخیص و درمان آن

اطلاعات پزشکی

نازایی و اختلالات باروری

نازایی و اختلالات باروری زنان

سلامت جنسی

انزال زودرس

ناتوانی جنسی مردان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *