شکست عشقی ٬ وقتی رهایم می کند…
بعد از مرگ فرزند ، هیچ چیز در این دنیا درد آورتر از شکست عشقی به قول امروزی ها یا رها شدن توسط محبوب نیست.این روزها تعداد زیاد دختران و پسرانی که معشوق رهایشان کرده و شکست عشقی خورده اند،همه را نگران می کند.اغلب وقتی یک نفر رها می شود، با سرزنش اطرافیان رو برو میگردد:«دیدی بهت گفتم دنبال این یارو نرو؟»،«از همون روز اول که این دختره رو دیدمش فهمیدم آدم وفاداری نیست»،«این قدر بی عرضه بودی که یکی دیگه قاپ دوست پسرت رو دزدید»،«اون دختره عاشق ماشین بابات بود نه عاشق تو» و … . شاید کم درد ترین دلداری این باشد :«اون لیاقت تو رو نداشت» که این نیز فشار روانی زیادی به فرد وارد می کند. در این مقاله از راستینه قصد داریم واکنش رایج افراد به رهاشدگی و شیوه ی صحیح مدیریت هیجان ها پس از جدایی را توضیح دهیم.
این مقاله صرفاً در مورد افرادی نوشته شده است که هنوز پیوند زناشویی بین آن ها برقرار نشده است.
رفتارهای رایجی که افراد پس از شکست عشقی یا رفتن معشوق انجام می دهند کدامند ؟
-
خودزنی ناشی از شکست عشقی و رهاشدگی
رایج ترین واکنشی که بعد از جدایی دیده می شود ، خودزنی است. فرد رها شده ، اقدام به رفتارهایی می کند که نشان دهنده ی آسیب شدیدی است که به وی وارد شده.سیگار را با سیگار روشن می کند ، مسواک نمی زند، غذا نمی خورد یا پرخوری می کند، ورزش کردن را کنار می گذارد، به مدرسه ، دانشگاه یا به محل کار نمی رود. گاهی ممکن است به خودکشی یا انتقام فکر کند. من اسم تمام این رفتارها را خودزنی می گذارم. تمامی این رفتارها نشان دهنده ی رنج عظیمی است که او تحمل می کند و تمام این ها برای پاسخ به یک سوال است :«چرا رهایم کرد؟»
-
بی خیالی: فدای سرم که رفت
بعضی افراد به شکست عشقی و رفتن معشوق هیچ واکنشی نشان نمی دهند ، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. دو دسته آدم ها واکنش این چنین نشان می دهند ، دسته ی اول افرادی هستند که به قدری محبوب و معشوق در زندگی دارند که برایشان تفاوتی نمی کند یکی از آن ها را از دست بدهند، و گروه دوم افرادی که از دست دادن محبوب برایشان مهم است اما فعلاً نمی خواهند به روی خود بیاورند یا اصطلاحاً می خواهند غرور خود را حفظ کنند. هر دو گروه آسیب شدیدی می بینند. گروه اول بخاطر عدم تعهد خود و گروه دوم بخاطر سرپوش گذاشتن بر هیجان های منفی خویش.
-
التماس کردن : بخاطر خدا برگرد
گروه دیگری از افراد وجود دارند که بعد از رفتن محبوب و رها شدن به هر وسیله ای تلاش می کنند تا او را بر گردانند ، التماس می کنند، دنبال واسطه می گردند، محبوب را تهدید می کنند، به خانواده اش خبر می دهند ، حتی حاضرند غلام یا کنیز محبوب باشند تا او بر گردد.
این سه نوع رفتار شایع ترین رفتارهایی بود که در افراد رها شده دیده می شود. شما جزء هر کدام از این گروه ها باشید مطمئناً درد زیادی را متحمل می شوید .در ادامه این مقاله راهکارهایی برای کنار آمدن با رهاشدگی ارئه می کنیم.
بعد از شکست عشقی چه کار هایی باید انجام شود ؟
-
رفتن محبوبتان را بپذیرید
اولین گام در کنار آمدن با رهاشدگی، پذیرش رفتن محبوب است . انکار این موضوع هیچ کمکی به شما نمی کند و او را بر نمی گرداند. هر اندازه به او بیشتر التماس کنید ، بیشتر به خود آسیب رسانده اید . حتی در صورتی که به هر وسیله ای او را به سمت خود بازگردانید ، احتمال اینکه بتوانید رابطه ی موثری را با او بر قرار کنید به شدت کاهش می یابد که البته در مورد زن و شوهر ها موضوع فرق می کند، تلاش برای بازسازی زندگی موضوع کاملاً متفاوتی است .
لازم است بدانید که او دیگر برنمی گردد و رنج نداشتن او را بپذیرید ، هر چند این کار بسیار دشوار است .
-
سوگواری کنید
نداشتن محبوب غم زیادی برای شما بهمراه دارد. چه او سفری دائمی رفته باشد، چه ازدواج کرده باشد و یا به هر دلیلی دیگر او را کنار خود نداشته باشید، احساس اندوه فراوانی وجود شما را فرا می گیرد . بنابراین توصیه ی جدی می کنم که حتماً به سوگواری بپردازید،گریه کنید، اشک بریزید و غصه دار باشید. شاید لازم باشد یک هفته به سفر بروید و در تنهایی سوگواری کنید. توجه داشته باشید که عادی جلوه دادن موضوع، شادی کردن بی دلیل و پرت کردن حواستان فقط باعث طولانی و ماندگار شدن اندوه شما خواهد شد. در این مدت می توانید خاطرات خود را مرور کنید ، به مکان هایی سر بزنید که بارها با یکدیگر به آن جا رفته اید یا نامه ها و ایمیل های او را بخوانید.مهم این است که سعی نکنید محبوبتان را فراموش کنید چون شکست می خورید.
-
کسی را جایگزین نکنید
یکی از بزرگترین و رایج ترین اشتباهاتی که افراد پس از جدایی مرتکب می شوند، وارد شدن به یک رابطه ی جدید است. توصیه می کنم حداقل تا ۶ ماه بعد از اینکه محبوبتان شما را رها کرد، به دنبال رابطه ی جدید نروید زیرا هم خود و هم فرد جدید را آزار می دهید. در این مدت ممکن است خاطرات رابطه ی قبلی ، رابطه ی کنونی شما را تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود تا فرد جدید نیز شما را رها کند. این موضوع آسیب مضاعفی به شما وارد خواهد کرد.
-
خشم خود را کنترل نمایید
پس از اینکه شما شکست عشقی خوردید و محبوب شما را رها کرد، احتمالاً خشم زیادی به سراغتان می آید. این خشم به شکل های مختلف می تواند بروز کند ، ممکن است اقدام به آسیب رساندن به خود یا دیگران کنید . ممکن است بیش از حد سیگار بکشید یا الکل مصرف کنید. حتی به حمام نروید و مسواک نزنید.تمامی این رفتارها ، باعث دیرتر بهبود یافتن شما می شوند. گاهی ممکن است اقدام به آسیب رساندن به محبوبتان کنید که این کار نیز تبعات اخلاقی و قانونی بسیاری به دنبال دارد. بهترین تصمیم این است که هیچ کار جدیدی نکنید تا هیجان خشم شما فروکش کند.
-
علت این اتفاق را پیدا کنید
بعد از اینکه توانستید هیجان خشم و غم را در وجود خود کنترل کنید ، به دنبال علت این اتفاق بگردید. آیا از ابتدای رابطه تعهدی وجود داشت؟ آیا او به من گفته بود که برایش دوست معمولی / دوست اجتماعی هستم؟ آیا به من قول ازدواج داده بود؟ آیا من بیش از اندازه از او انتظار داشتم؟ آیا من می توانستم نیازهای او را برآورده کنم؟ آیا او تا کنون با همه این رفتار را کرده است؟ آیا هر کسی با من ارتباط برقرار می کند ، بعد از مدتی مرا ترک می کند؟ بیشتر افرادی که با این مشکل به من مراجعه می کنند که محبوب ترکشان کرده است ، به این نکته اشاره می کنند که «رابطه ی ما از ابتدا اشتباه بود، او خودش را بهتر از آنچه بود جلوه می داد تا به خواسته هایش برسد».یکی از مراجعانم که پس از ۱۶ سال هنوز نتوانسته ازدواج معشوقش را هضم کند می گفت :«از اول یادمه که خیلی دختر بی زبون و کم رویی بود، روی حرف هیچ کس نمی تونست حرف بزنه، وقتی من رفتم سربازی، پدرش مجبورش کرد ازدواج کنه».وقتی علت این اتفاق را پیدا کردید خیلی از مشکلاتتان حل می شود. اندوه شما تا حد زیادی کاهش پیدا می کند و می توانید به راحتی این اتفاق تلخ را پشت سر بگذارید.
-
خود و محبوبتان را ببخشید
بعد از اینکه علت این اتفاق تلخ را کشف کردید باید سعی کنید خودتان را بخاطر رفتارهای نادرست و احتمالاً انتخاب اشتباه و محبوبتان را بخاطر عدم تعهد و ترک شما ببخشید. این کار سخت ترین اتفاقی است که بعد از جدایی باید بیفتد.بخشیدن یعنی دیگر خود را آدمی فریب خورده، بدبخت، احمق ، ساده لوح و درمانده و محبوبتان را فردی زیرک، سوء استفاده گر ، فرصت طلب و بی اخلاق ندانید.برای بخشیدن لازم است بدانید که شما هم تا اندازه ای در این اتفاق سهم داشته اید و از این به بعد اگر محبوبتان را دیدید یا به او فکر کردید وی را شخصیت سیاه و بدذاتی ندانید.
-
رابطه عاقلانه ای را آغاز کنید
پس از آنکه توانستید خود و محبوبتان را ببخشید ، نوبت پیدا کردن فردی مناسب برای یک رابطه ی پایدار است. تجربه ی شما از رابطه ی قبلی به شما کمک خواهد کرد تا فرد قابل اعتمادی را پیدا کرده و بتوانید این رابطه را حفظ نمایید. لازم است در این رابطه ی جدید چند پیش فرض را با تاکید بیشتری بررسی کنید: میزان تعهد خودتان و فرد مقابل، میزان تناسب ویژگی های شخصی و خانوادگی شما و میزان حدود رابطه ای که با فرد مقابل برقرار می کنید.
-
از روانشناس کمک بگیرید
در تمام مراحلی که در این مقاله بدان اشاره شد می توانید از روانشناس خبره کمک بگیرید.روانشناس باتجربه می تواند این مراحل را برای شما تسهیل و تسریع کند.
سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه
- زهرا بی غم – کارشناس ارشد روانشناسی
- منبع تصاویر bcbits , huffingtonpost , robertbiu , ottmag
سلام من عاشق یکی بودم کا قبل من با کسی دیگه بود و بهم دیگه نرسیدن وقتی اومد پیش من با من خوب بود تا اینکه عشق اولش برگشت و رفت ازدواج کردن باهم و من حالم خیلی بده
میشه جواب دیدگاهمو به ایمیلم میل کنید صد در صد میخونمش چون با ایمیلم مدام کار میکنم
تشکر
سلام من الان زیاد حالم بد نیست ولی دوست دارم یه راهی باشه که دیگه بهش فکر
داستان این شکلی بود که رفتار های یه خانمی منو به خودش نزدیک کرد یه جوری که انگار ضعف داره که بهم بگه که دوسم داره من حس خاصی راجبش نداشتم سعی کردم از زیر زبونش بکشم خیلی زیرکانه دلبری فقط دلبری
مجبور شدم بهش بگم اگه دوسم داشته باشی میتونم سعی کنم که دوست داشته باشم باز دلبرانه جواب داد که فقط سعی میکنی؟ (خدا ازش نگذره 😂)
خیلی این داستان ادامه داشت من کم کم داشتم به این میرسدم دوسش دارم چ دختر نجیبیه چقد با حیاستو اینا این وسط بی حیایی ازش میدیدم یا رفتار بد بهش تذکر میدادم اونم ملوس قبول میکرد مطلومانه خلاصه بگم یه روز بهش گفتم خب من دوست دارم یه جواب غیر منتظره
اولش که مظلومانه طوری که یه مشکل داره گفت بذار فک کنم فرداش گفت نه نمیشه خیلی تعجب کردم بهش گفتم چرا؟(هنوز ناراحت نبودم چون صد در صد مطمئن بودم که یه مشکلی این وسط هست که حل میشه )
حرف زد نمیتونیمو …تو از من خوشگل تری و نمیتونم بهت بگم چرا و …من سعی میکردم براش جواب بدم بدم بهانه هاشمنو خیلی اذیت کرد بعد این بهانه ها من تبدیل شدم به یه عاشق تاره اینجا عاشق شدم بهم گفت قبلا به کسی رابطه داشته و تو مذهبی هستی و من باهاش کات کردم ولی نمیخوام هرزه باشم باز من براش دلیل اوردم من از شنیدن کلمه ی کات به قدری تعجب کردم که توصیفش سخته باورم نمیشد از دهنش همچین حرفایی بشنوم بای ،کات و …
بگدریم داستان به همین منوال گذشت و بهم گفت من تو رو بیشتر دوست دارم ولی به اون تعهد دارم و …منم پیش روانشناس فرستادمش خودم بهش مشاوره دادم که داری کار اشتباهی میکنی انقد داستان طول کشید تقریبا سه سال که گفت هر کدومتون زودتر اومدین خواستگاریم خب من پدر نداشتم ولی اون رفیقمون داشت ولی واقعا بهم برخورد که چرا این حرفو زد به هر حال بعد یه مدت رفتم پیش مادرش که مادرش گفت ازدواج کرده منم رفتم خارج از کشور برای کار وقتی برگشتم خبر ازدواجشو شنیدم خیلیم شادو خوش و خرم هستن ایشون ،بعدش من شروع کردم به تلقین که برام مهم نیستو اینا یه مدت تهدید و همه راه های خود زنی رو رفتم هنوز پیش شمام و دنبال دلیلشم در اصل دنبال یه راهی که از ذهنم پاکش کنم ،شما میگی ببخشش شما بهم بگو چجوری؟
سلام امیر عزیز .
هر چند در ابتدا فرمودید که خیلی حالتون بد نیست ٬ اما مساله به نظر میرسه خیلی پیچیده تر از چیزی باشه که اینجا مطرح کردید. عشق هیجان ساده ای نیست و اثرات عمیقی روی کل زندگی ما میگذاره.
عشقی که شما تجربه کردید٬ سه سال طول کشیده و ذره ذره کل وجودتون رو در بر گرفته.
برای پاسخ به سوالتون نیاز به اطلاعات بیشتری دارم. مثلاْ چند سالتونه ٬ تحصیلاتتون چقدره٬ چقدر از پایان این رابطه گذشته٬بعد از اتمام این رابطه کسی وارد زندگیتون شده یا نه و سوالاتی از این دست.
با توجه به اطلاعات بسیار محدودی که ازتون دارم٬ فقط می تونم راهنمایی های کلی انجام بدم.
از خودتون بپرسید: «عصبانی بودن از این خانم چه مزایایی براتون داره؟» و «سهم شما در این اتفاق چقدر بوده؟».
پاسخ دقیق و طولانی شما به این دو سوال می تونه براتون بینش جدیدی ایجاد کنه.
هر تغییری که قراره در شما ایجاد بشه ٬ با دردی که شما در این مدت متحمل شدید ارتباط مستقیم داره.