افسردگی چه تاثیری بر حافظه می گذارد؟

افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های روحی روانی در جهان است، اما علل آن می تواند متفاوت باشد. شواهدی وجود دارند که نشان میدهند افسردگی، مانند سایر بیماری های روحی، در خانواده به ارث برده میشوند؛ برخی دیگر فکر می کنند عوامل محیطی ممکن است باعث ایجاد احتمال ابتلا به این بیماری شوند.

اختلال شناختی نشانه افسردگی است.

چیزی که در موارد افسردگی، صرف نظر از علت همیشه وجود دارد، علائم هستند، علائمی نظیر: احساس پوچی و بی ارزش بودن، بی تفاوتی و از دست دادن لذت نسبت به فعالیت های روزانه و حتی در موارد شدید، افکار خودکشی و اختلال شناختی قابل توجه.
براساس مطالعه ای که اخیرا صورت گرفته است، افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند، احتمالا توجه خاص خود را به اطلاعات مربوط به خلق و خو متمرکز می کنند – آنها بیشتر احتمال دارد که بر روی افکار منفی متمرکز شوند و در نتیجه کمتر به چیزهای مثبت یا خنثی فکر میکنند یا آنها را به یاد می آورند.
علاوه بر این، علائم دیگر افسردگی – مانند خستگی و عدم انگیزه – می توانند عوارضی بر توانایی فرد برای تفکر درست داشته باشند.

مبارزه با افسردگی: یک مبارزه قابل توجه

برای افرادی که هرگز افسردگی را تجربه نکرده اند، ممکن است دشوار باشد که بفهمند چرا افراد افسرده نمی توانند الگوهای ذهنی منفی خود را عوض کنند.
برخی از اشکال روان درمانی برای افسردگی بر راه های تثبیت روند فرار از الگوهای ذهنی منفی تمرکز میکنند. برای بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی، این کار می تواند زمان، صبر و تلاش زیادی را متحمل شود، اما در بلندمدت ارزش تمرین دارد.
سایر مواردی که به افسردگی کمک می کنند عبارتند از: ورزش منظم و مدیتیشن.

صبور بودن مسئله کلیدی است

به دلیل ننگ اجتماعی در مورد ابتلا به بسیاری از بیماری های روانی، بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی تمایلی به ابراز تجربیات خود در زمینه افسردگی، از جمله به اشتراک گذاشتن طیف وسیعی از علائم خود با دوستان و خانواده، ندارند.
برای کسانی که دوست یا خویشاوندی دارند که با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، مهم است که بخاطر داشته باشند که صبر نکته کلیدی است. روند بهبودی از افسردگی مانند بهبودی از بیماری های دیگر است – ترکیبی از رویکردها را می طلبد و چنین چیزی به صورت درمان «یک شب» نیست.